زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

حاطب بن ابی بلتعه

حاطِبِ بْنِ اَبیْ بَلْتَعه (د30ق / 651 م)، ابومحمد یا ابو‌عبدالله، صحابی پیامبر(ص). نسب او به تیره‌ای از قبیلۀ یمـانی لَخم می‌رسید (نک‍ : کلبی، 1 / 206، 210، 211؛ ابن سعد، 5 / 64)، اما چون با بنی‌اسد بن عبدالعزّى، پیمان قبیلگی بسته بود، حلیفِ این تیره از قریش شمرده می‌شد (سدوسی، 59؛ ابن هشام، 2 / 327؛ ابن‌سعد، 3 / 114؛ ابوزرعه، 1 / 576).
با توجه به مآخذ موجود، دانسته نیست که حاطب از چه زمانی و چگونه به اسلام درآمد، اما از او در زمرۀ مهاجران به مدینه یاد شده است (ابن‌سعد، همـانجا؛ بلاذری، 1 / 202؛ نیز نک‍ : ذهبـی، 2 / 43؛ دربـارۀ پیمـان بـرادری او با یکی از اصحاب، نک‍ : ابن‌حبیب، المحبر، 72؛ قس: ابن‌هشام، 2 / 125-126). حاطب در غزوه‌های بدر و احد (ه‍ م‌م)‌ و دیگر نبردهای دورۀ پیامبر‌(ص) شرکت داشت (عروه، 150؛ موسی‌بن‌عقبه، 147، 149؛ واقدی، 1 / 152، 154؛ ابن‌هشـام، 2 / 327؛ نیـز نک‍ : ابن‌سعد، همـانجا؛ ابـن‌عبـدالبر، 1 / 312)، و از جمله تیراندازان مشهور در میان اصحاب رسول خدا (ص) شمرده می‌شد (واقدی، 1 / 243؛ ابن‌سعد، همانجا؛ بلاذری، 1 / 323).
چون در 6 یا 7ق، پیامبر(ص) بر آن شد تا فرمانروایان عهد را به دین اسلام دعوت فرماید، حاطب بن ابی بلتعه مأموریت یافت تا نامۀ آن حضرت را به فرمانروای اسکندریه در مصر برساند (ابن‌هشام، 4 / 279؛ ابن‌حبیب، همان، 76؛ ابن‌سعد، 1 / 134، 260؛ بلاذری، 1 / 448، 531؛ طبری، تاریخ، 2 / 645، 3 / 21؛ برای بررسی جزئیات این موضوع، نک‍ : احمدی، 2 / 417 بب‍‌ ). در پاره‌ای از روایات، که قابل تأمل به نظر می‌رسند، میان حاطب و فرمانروای مذکور، در باب حقانیت اسلام گفت‌وگوهایی هم صـورت گـرفت (نک‍ : ابـن عبدالحکم، 45 بب‍ ؛ ابن‌اثیر، 1 / 432 بب‍ ؛ قلقشندی، 6 / 359؛ برای نقد و بررسی در باب کلیات موضوع، نک‍ : کائتانی، II / 723-731؛ وات، 345-347). به‌هرحال، حاطب هدایای فرمانروای اسکندریه را به پیامبر(ص) تقدیم داشت (ابن‌سعد، 1 / 134؛ طبری، همانجا؛ نیز نک‍ : ابن زنجویه، 2 / 590)، از آن جمله، ماریه که همسر پیامبر‌(ص) شد و خواهرش که بنابر روایات، هر دو به دعوت حاطب، به اسلام درآمدند (بلاذری، 1 / 448- 449؛ طبری، همانجا).
در 10ق، که پیامبر(ص) عزم فتح مکه داشت، حاطب در اقدامی شگفت‌انگیز، نامه‌ای مخفیانه حاوی اخباری از آن حضرت، برای برخی از سران قریش ارسال کرد، اما پیش از آنکه حامل نامه به مقصد برسد، رسول خدا (ص) از ماجرا آگاهی یافت و نامه ضبط شد. حاطب در عذر خود گفت که قصدی جز حفظ جان خانواده و اموال خویش در مکه نداشته است. گرچه عمر بن خطاب قصد جان حاطب کرد، اما پیامبر(ص) او را بخشید (مسلم، 5 / 94؛ واقدی، 2 / 797- 798؛ ابن هشام، 4 / 16-17؛ بلاذری، 1 / 354؛ طبری، همان، 3 / 48- 49؛ نیز نک‍ : موسی‌ بن عقبه، 271؛ صالحی، 5 / 317-320؛ برای روایتی متفاوت از برخورد دیگران، نک‍ : مفید، 1 / 58). بنابر روایات، آیۀ اول سورۀ ممتحنه (60) در همین خصوص نازل شد (نک‍ : بخاری، صحیح، 5 / 89؛ طبری، تفسیر، 28 / 37؛ طوسی، التبیان، 9 / 575-576).
بنابر روایتی که بی‌پایه به نظر می‌رسد، حاطب اندکی پس از وفات حضرت رسول(ص)، و سالها پیش از فتح مصر، از سوی ابوبکر به مصر رفت و با اهالی آنجا پیمان بست (ابن عبدالحکم، 53، 317؛ خلیفه، 1 / 136، 137؛ ابن زنجویه، 1 / 362).
حاطب در دورۀ خلفا، چنان‌که برخی روایات نشان می‌دهند، به تجارت و خرید و فروش مواد خوراکی پرداخت و از این راه ثروتی کلان اندوخت (ابن‌سعد، 3 / 114-115؛ ابن‌قتیبه، 318؛ ذهبی، 2 / 43، 45؛ نیز نک‍ : صنعانی، 8 / 207؛ دربـارۀ غلام او، نک‍ : واقدی، 1 / 105)، چنان‌که مهارت و بصیرت او در تجارت ضرب‌المثل شده بـود (نک‍ : ابـوعبید، 267؛ ابـوهلال، جمهرة ... ، 1 / 577- 578؛ میدانی، 1 / 547). همچنین گفته‌اند او نخستین کسی بود که برای مکه دروازه‌ای ساخت (ابوهلال، الاوائل، 56؛ قلقشندی، 1 / 426).
حاطب در 65 یا 70 سالگی درگذشت و خلیفه عثمان بر جنازۀ او نماز گزارد (خلیفه، 1 / 171، 175؛ ابن‌سعد، 3 / 114؛ بلاذری، 1 / 202؛ ابونعیم، 2 / 32؛ ابن‌حجر، 2 / 168).
فرزند حاطب، به نام عبدالرحمان، نیز مشهور است که از پدرش روایت می‌کرد (ابن‌قتیبه، همانجا؛ ابن‌ابی‌حاتم، 1(2) / 303؛ ابن‌حجر، همانجا). او در زمان پیامبر(ص) به‌دنیا آمد (ابن‌سعد، 5 / 64؛ ذهبی، 2 / 45) و در ایام محاصرۀ خانۀ عثمان، از همراهان وی بود (ابن شبّه، 4 / 1280؛ دربارۀ نامۀ همسر عثمان از طریق عبدالرحمان به معـاویه، نک‍ : ابوالفرج، 16 / 325). گرچه در روایتی، او را در ‌شمـار کشتگان واقعۀ حـرّه که در 63 ق روی داد (نک‍ : ه‍ د، حره) آورده‌اند (نک‍ : بسوی، 3 / 329)، اما بنابر روایات دیگر، مرگ عبدالرحمان بن حاطب در 68 ق اتفاق افتاد (ابن‌سعد، ابن‌قتیبه، همانجاها؛ نیز نک‍ : مزی، 17 / 46، 47)، بنابراین، به احتمال بسیار میان او و شخصیت دیگری خلط شده است.
عبدالرحمان فرزندی به نام یحیى (د 104ق) داشت که از طریق پدرش از حاطب، و عبدالله بن زبیر و ... روایت می‌کرد (بخاری، التاریخ ... ، 4(2) / 289؛ ابوزرعه، همانجا؛ ابن قانع، 2 / 155، 160؛ در خصوص او، نک‍ : مزی، 31 / 435-437؛ برای روایتی منقول از فرزند دیگر عبدالرحمان، نک‍ : طوسی، الامالی، 127).
در برخی مآخذ، از فرزند دیگر حاطب به نام محمد، نام برده‌اند (نک‍ : ابوالفرج، 18 / 125؛ مزی، 10 / 242، 17 / 46)، اما نباید او را با محمد بن حاطب، فرزند یکی دیگر از اصحاب (ابن‌حبیب، المنمق، 385؛ ابوزرعه، 1 / 577) اشتباه کرد. حاطب در مدینه بازماندگان دیگری نیز داشت (ابن‌سعد، 3 / 115؛ ابن‌قتیبه، همانجا) و گویا خانوادۀ بزرگی محسوب می‌شدند (جاحظ، 4 / 91)؛ چندان‌که می‌توان سراغ برخی از ایشان را در اندلس گـرفت (نک‍ : ابن‌فرضی، 1 / 279؛ حمیدی، 1 / 358؛ نیز نک‍ : ابن حزم، 423).

مآخذ

ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1371ق / 1952م؛ ابن اثیر، علی، اسدالغابة، به کوشش محمدابراهیم بنا و دیگران، قاهره، 1970م؛ ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، 1361ق / 1942م؛ همو، المنمق، به کوشش خورشید احمد فارق، بیروت، 1405ق / 1985م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، 1325ق / 1907م؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1382ق / 1962م؛ ابن زنجویه، حمید، الاموال، به کوشش شاکر ذیب فیاض، ریاض، 1406ق / 1986م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن‌شبه، عمر، تاریخ المدینة المنورة، به کوشش فهیم محمد شلتوت، بیـروت، 1410ق / 1990م؛ ابن عبدالبر، یـوسف، الاستیعاب، بـه کـوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1380ق / 1960م؛ ابن عبدالحکم، عبدالرحمان، فتوح مصر و اخبارها، به کوشش توری، لیدن، 1920م؛ ابن فرضی، عبدالله، تاریخ علماء الاندلس، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت / قاهره، 1410ق / 1989م؛ ابن قانع، عبدالباقی، معجم الصحابة، به کوشش صلاح مصراتی، مدینه، 1418ق؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1969م؛ ابن هشام، عبدالملک، سیرةالنبی (ص)، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، المکتبة التجاریه؛ ابوزرعۀ دمشقی، عبدالرحمان، تاریخ، به کوشش شکرالله قوچانی، دمشق، 1400ق / 1980م؛ ابوعبید قاسم بن سلام، الامثال، به کوشش عبدالمجید قطامش، دمشق / بیروت، 1400ق / 1980م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، دارالکتب المصریه؛ ابونعیم اصفهانی، احمد، معرفة الصحابة، به کوشش محمد حسن اسماعیل و عبدالحمید سعدنی، بیروت، 1422ق / 2002م؛ ابوهلال عسکری، حسن، الاوائل، به کوشش محمد سید وکیل، طنطا، 1408ق / 1987م؛ همو، جمهرة الامثال، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم و عبدالمجید قطامش، بیروت، 1408ق / 1988م؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول (ص)، تهران، 1419ق؛ بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ همو، صحیح، استانبول، دارالطباعة العامره؛ بسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، 1396ق / 1976م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، 1959م؛ جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1381ق / 1961م؛ حمیدی، محمد، جذوة المقتبس فی تاریخ علماء الاندلس، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت / قاهره، 1410ق / 1989م؛ خلیفة‌بن‌خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1960م؛ ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1402ق / 1982م؛ سدوسی، مؤرِّج، حذف من نسب قریش، به کوشش صلاح الدین منجد، بیروت، 1396ق / 1976م؛ صالحی، محمد، سبل الهدى و الرشاد، به کوشش فهیم محمد شلتوت و جوده عبدالرحمان هلال، قاهره، 1404ق / 1983م؛ صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، به کوشش حبیب الرحمان اعظمی، بیروت، 1403ق / 1983م؛ طبری، تاریخ؛ همو، تفسیر؛ طوسی، محمد، الامالی، قم، 1414ق؛ همو، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، قم، 1409ق؛ عروة بن زبیر، مغازی رسول الله (ص)، به کوشش محمد مصطفى اعظمی، ریاض، 1401ق / 1981م؛ قرآن کریم؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشى، قاهره، المؤسسة المصریة العامه؛ کلبی، هشام، نسب معد والیمن الکبیر، به کوشش ناجی حسن، بیروت، 1408ق / 1988م؛ مزی، یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1413ق / 1992م؛ مسلم‌بن‌حجاج، صحیح، به کوشش موسى شاهین لاشین و احمد عمر هاشم، بیروت، مؤسسة عزالدین؛ مفید، محمد، الارشاد، قم، 1413ق؛ موسی‌بن‌عقبه، المغازی، به کوشش محمد باقشیش ابومالک، رباط، 1994م؛ میدانی، احمد، مجمع الامثال، بیروت، 1415ق / 1995م؛ واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، 1966م؛ نیز:

Caetani, L., Annali dell’Islam, Milano, 1907; Watt, W. M., Muhammad at Medina, Oxford, 1956.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.